اسیری که دوباره اسیر شد!
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۰۸۸۴۹
همشهری آنلاین- الناز عباسیان: دلتنگی سالهاست که در وجودش گره خورده! ماجرای عجیب و داغ سختی در سینه دارد. پسرش را برای دفاع از وطن با لباس خدمت سربازی راهی جبهه کرد، پسری که ۲سالونیم در کوه و کمر، زیر آتش باران دشمن ایستادگی کرد تا اینکه در آخرین روزهای خدمت سربازیاش بعد از حمله شبانه عراقیها در سومار خبر رسید که پسرش تیر خورده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولش گفتند پسرت شهید شده!
مادر که روحیه معنوی و اعتقادی قوی داشت با استعانت از ائمه اطهار(ع) تلاش کرد این داغ بزرگ را تحمل کند. مدرس قرآن بود و بعد خبر شهادت پسرش بیش از پیش جلسات قرآنی و مذهبی را دنبال میکرد. پیش دوست و آشنا ارج و قربی پیدا کرد و خودش میگوید همه را از عنایت ائمه میدانم. مادر از آن روزها اینطور میگوید: «در سالهای بیخبری از پسرم، پناه من دو جا بود؛ یکی مجالس قرآنی و روضهها و دیگری مزار شهدا. سر قبر شهدای گمنام میرفتم و به نیت اینکه شاید پسر خودم زیر یکی از این خاکها خفته باشد فاتحه میخواندم و درددل میکردم.» روزها و شبها گذشت تا اینکه اتفاق عجبیی افتاد و ورق کاملا برگشت.
از پسری که تا دیروز فکر میکردند شهید شده خبر جدید آوردند. یکی از رهاشدگان از اردوگاه فرقه رجوی خبری بهدست مادر رساند: «پسر شما زنده است. سعید در زمان جنگ ایران و عراق به اسارت نیروهای بعثی درآمد و در تبانی میان رجوی و صدام حسین درحالیکه مجروح بود از اردوگاه اسرای ایرانی در عراق به مقر مجاهدین خلق منتقل شد و حالا هم راه گریزی برایش نمانده...» مگر میشود این خبر را باور کرد؟ دوست و آشنا، دور و نزدیک این خبر را تکذیب کردند. اما مادر حال دیگری پیدا کرده بود. مادر است دیگر... یکبار دیدن پسرش ولو با این سرنوشت شوم، آرزویی شد بر دل مادر. تحقیقات به درخواست مادر آغاز و معلوم شد اسم پسرش در لیست اسرای اردوگاه منافقین که صلیب سرخ منتشر کرده آمده است. معلوم شد حسینی که اسیر عراقیها بوده در پی تبانی بین مسعود رجوی و صدام حسین، تحویل سازمان مجاهدین خلق شده است.سعید از آن پس هیچگونه ارتباطی با خانوادهاش نداشته است. آخرین خبر که بهدست مادر رسیده، این است که سعید در اردوگاهی در آلبانی بهسر میبرد و گو اینکه اسیر مجاهدین خلق است.
سالها مفقودالاثر بود
آن روزها انگار دنیا روی سر مادر خراب شده بود. وقتی به او گفتند فرزندت مفقودالاثر شده، اصلا نمیدانست مفقودالاثر یعنی چه و حتی نمیتوانست درست تلفظش کند. مادر سعید فرجالله حسینی درباره آن روزها اینطور میگوید: «پاره تنم، عزیزدردانهام، سعیدم را گم کردم. همرزمانش آمدند در خانه و به ما گفتند ما حتی آن شب صدای سوختم و آتش گرفتمش را هم شنیدیم. چون بیسیمچی بوده احساس وظیفه کرده و در سنگر مانده و اسیر عراقیها شد. باقی رزمندهها به عقب برگشته بودند. چند سالی خون جگر خوردیم تا تبادل اسرا شود. اسرا که برگشتند، پسر من برنگشت. پیکرهای شهدا هم که برگشت باز هم نشانی از پسرم به دستم نرسید. یک روز آمدند و اعلام کردند که پسر شما مفقودالاثر است. نمیفهمیدم چه میگویند. سعید گفت اگر یکماه از من خبری نشد بیایید منطقه. پدرش رفت منطقه. خدا شاهد است با چراغ قوه داخل کانتینرها که پیکر شهدا بود را گشت. اما سعید ما نبود که نبود. پدرش ناامید از اینکه اثری از سعید پیدا نکرده بود برگشت و خودش بعدش ناراحتی قلبی گرفت و خیلی زود پرکشید.» از آن پس او شد مادر شهید و پسرش هم شد شهید سعید فرجالله حسینی.
مدعیان حقوق بشر کجایند؟
معصومه رضایی این مادر رنج کشیده بعد از این خبر آرام ننشست. با کمک انجمن نجات در گردهماییهای خانوادههای اسرای اردوگاه مجاهدین خلق شرکت میکرد. او بارها برای پسرش پیام ویدئویی ضبط و در فضای مجازی منتشر کرده به امید اینکه بهدست پسرش برسد: «دلم برایت تنگ است. آرزو میکنم هر چه زودتر ببینمت قبل از اینکه منهم مثل پدرت از این دنیا بروم. اینجا همهچیز برایت فراهم است و منتظرم تا زودتر برگردی و من یک عروس خوشگل برایت انتخاب کنم. امیدوارم پیام من به تو برسد و هر چه زودتر خودت را نجات دهی.»
او چندی پیش در تجمع اعضای انجمن نجات در مقابل مقر کمیته بینالمللی صلیب سرخ در تهران شرکت کرد تا تنها خواستهاش را که ملاقاتی هرچند کوتاه با فرزندش است به گوش جامعه جهانی برساند. این مادر چشم انتظار خطاب به سازمانهای حقوق بشری گفت: «آهای مدعیان حقوق بشر کجا هستید تا به فریاد دل ما خانوادهها برسید.» رضایی سالهاست که بهواسطه قدرتطلبیهای مسعود و مریم رجوی، از دیدار فرزند محروم است.
کد خبر 780373منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: مجاهدین خلق عراقی ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۰۸۸۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزد نجومی سعید آقاخانی واقعیت دارد؟
مهدی فرجی به شایعاتی درباره بودجه سریال «نونخ»، ادامه این مجموعه تلویزیونی و شروعِ «کندو» احمدرضا درویش توضیحاتی ارائه داد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اخیراً بحث درباره ساختِ گران سریال در شبکه نمایشخانگی به سمتِ تلویزیون هم آمده است. یکی از تهیهکنندگان اینطور گفته که هر قسمت 2 میلیارد تومان آب میخورد.
او کف برآورد یک سریال رده الف تلویزیون را بین 2 و 2.5 میلیارد تومان میداند؛ با وجود اینکه ممکن است برخی از سریالها حتی با برآورد اولیه یک یا 1.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت آغاز شوند، اما سالانه بسیاری از مجموعهها در میانه تصویربرداری به الحاقیه بودجه میرسند و در ادامه به ارقام 2 تا 2.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت میرسند.
حتی یکی از تهیهکنندگان سیما پرده از نرخ پایه تولید سریال الف در سال 1402 دقیقهای 30 میلیون تومان برداشت. این گمانهزنیها به سمتِسریالهای زیرخاکی و نونخ آمد. حتی برخی اینطور اعلام کردند که سعید آقاخانی با دستمزد نجومی دوباره به تلویزیون آمده و حواشیای خاص را به جان خریده است.
مهدی فرجی در واکنش به این گمانهزنیها، بودجه عجیب و غریب و دستمزد نجومی سعید آقاخانی به خبرنگار تسنیم گفت: واقعاً بودجه این سریال به مانند بودجههای دیگر سریالهای معمولی تلویزیون است. حتی یک ریال از میراث فرهنگی دریافت نکردیم. با بودجه صداوسیما که بسیار بودجه معمولی بود مثل دیگر سریالهایش این کار را ساختیم.
آخرین وضعیت سعید آقاخانی و توضیحاتی درباره ادامه «نون خ»وی افزود: میگویند سعید آقاخانی دستمزد نجومی گرفته؟ این نکته را از همان «نونخ» اول هم میگفتند او در تیم نویسندگان، کارگردانی و بازیگری است برای هرکدام یک دستمزد میگیرد. اما آن موقع گفتم و الان هم میگویم دستمزد سعید آقاخانی مثل دستمزدهایی است که صداوسیما به همه پرداخت میکند. او برای «نونخ» که از نویسندگی تا مونتاژ حدوداً یک سریال درگیر کار بود رقمی که دریافت کرد حتی به مراتب از سریال «راز بقا» نمایشخانگی به مراتب کمتر بود. شاید برخی بپرسند چرا؟ چون آقاخانی به شاد کردن مردم علاقهمند است و این باور را دارد صداوسیما همچنان رسانه فراگیری است و مردم آن را میبینند.
فرجی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا سعید آقاخانی نسبت به اظهارنظر مجازی که داشته، «نونخ5» پایان مجموعههای «نونخ» است تجدیدنظری خواهد داشت، گفت: نمیدانم واقعاً؛ یک مقدار باید جلو برویم و ببینیم ظرفیتهای داستانی برای «نونخ6» پیدا میشود.
فرجی همچنین در خصوص احیای نهضت ساخت سریالهای دنبالهدار تلویزیون توسط سیمافیلم، خاطرنشان کرد: مهمترین موضوع در سریالهایی که چند فصلهاند و به صورت سری ساخته میشوند، قصه است. حتماً باید به قصه به طور خاص و ویژه توجه کنیم، زیرا توجه به قصه و فیلمنامه، این ظرفیت را ایجاد میکند که مردم آن سریال را دوباره ببینند و دنبالش کنند. به هر حال این نوع سریالها برای مردم یک نوع وابستگی ایجاد کرده که قصه و فیلمنامه خوب میتواند این خاطرات خوش و نوستالژی زیبا را برایشان تکرار کند.
او در پاسخ به این سؤال که نظرسنجیهای تلویزیون را باور دارد که 70 درصدِ مردم تلویزیون میبینند، افزود: من گاهی احساس میکنم بینندگان ما بیشتر از این آمارها و ارقاماند. صداوسیما شاید در این خصوص خیلی سختگیرانه اظهارنظر میکند. در ارتباطاتی که با مردم داریم میبینیم مخاطبان ما را به واسطه «نونخ» میشناسند و چقدر این سریال را دنبال کردهاند؛ به این باور میرسیم شاید بیش از این درصدها مردم مخاطب تلویزیون و سریالهایش هستند.
فرجی که گفته میشود قرار است یک سریال در نمایشخانگی را پیگیری کند به «کندو» احمدرضا درویش اشاره کرد که خیلی جدّی امسال این سریال را دنبال میکند که به جایی برسد.
انتهای پیام/